علی امامی
به تو گفته بودم دلم زخمهی
بهت گفته بودم اسیرم نکن
نه، مرحم نمیخوام ، نمک روم نپاش
از این جون وا مونده سیرم نکن
بهت گفته بودم رفیقم بمون نذار پای عشق تو دلم وابشه
برم تنگ میشه دلت واسه من
بری خاطراتت منو میکشه، منو میکشه
کجایی الان، کجای جهان
تو نیستی چشات ازم چی میخوان ؟
کجا گم شدی، که پیدات کنم، بشینم فقط تماشات کنم
نمیدونی دوریت چه بد حالیه
از عشق تو دل نه، که جون میکنم
مگه با سلام تو عاشق شدم
که با این خدافظ تمومش کنم