کبودیه زیر چشمت توی ایینه ی قدی میده ازارتو اما دل بهش هنوز میبندی
شاید این فاصله کم شه شاید غصه هاتموم شه جای دستاش میره کم کم نذار رویاهات حروم شه
پره فریاده سکوتت دل ایینه چ خونه اگه اون رحمی نداره دل تو ک مهربونه
حالا بارون روی گونت جای دستاشو میشوره کاشکی من جای تو بودم دلتو خیل صبوره
پای مردی تو نشستی ک پر از کینه و درده از بزرگی خبری نیستو فقط اسمشه مرده
کبودیه زیر چشمت توی ایینه ی قدی میده ازارتو اما دل بهش هنوز میبندی
شاید این فاصله کم شه شاید غصه هاتموم شه جای دستاش میره کم کم نذار رویاهات حروم شه
پره فریاده سکوتت دل ایینه چ خونه اگه اون رحمی نداره دل تو ک مهربونه
حالا بارون روی گونت جای دستاشو میشوره کاشکی من جای تو بودم دلتو خیل صبوره
پای مردی تو نشستی ک پر از کینه و درده از بزرگی خبری نیستو فقط اسمشه مرده